ويژگي جديد ديگر، سيستم قفلگذاري بايومتريك است. در اين بخش، كاربران ميتوانند از قفلگشايي با تشخيص اثر انگشت براي محافظت از اطلاعات خود در واتس اپ استفاده كنند. اگر حسگر اثر انگشت در گوشي شما وجود نداشته باشد، اين ويژگي با سيستم تشخيص چهره نيز كار ميكند. در حال حاضر، واتساپ فقط تشخيص چهره و تشخيص اثر انگشت را پشتيباني ميكند.
متاسفانه اين ويژگي جديددرحال توسعه است و هنوز مشخص نيست كه چه زماني به صورت رسمي و براي تمام كاربران در دسترس خواهد بود؛ اما اكنون يك عكس از اين نسخه جديد به اشتراك گذاشته شده است كه ميتوانيد در بالا مشاهده كنيد.
3 ميليارد دلار , از سفره هاي مردم ، به تاراج رفت .
با بررسي دقيق آمارها ، نشان ميدهد ؛ در سال ۱۳۹۷، در شرايط «تحريم» و در كوران التهابي كه ، آمريكاييها آن را «جنگ ارزي» ناميدهاند ، ۳۳ميليارد دلاراز ارز كشور ، به چرخه اقتصاد رسمي برنگشته ، كه در نوع خود منحصر به فرد است.
گزاره هاي عميقاً جالب ، و البته عميقاً پرسش برانگيز است !!!؟؟؟
1* كل ارز 4200توماني تخصيصيافته در اين بازه زماني، حدوداً معادل 28.5 ميليارد دلار (دقيقاً 28.472.166.948 دلار) است. محاسبه اين رقم به اين شرح است:
2* بر همين اساس ، مجموع ارز نيمايي تخصيص داده شده نيز، رقمي معادل 9.6 ميليارد دلار(دقيقاً 9.615.367.832) است.
بنابراين تا اينجا ، ارزي كه دولت در اين فاصله زماني ، به گزينههاي 4200توماني و نيمايي اختصاص داده ، مجموعاً معادل(38 ميليارد دلار دقيقاً 38.087.534.780) است.
3* اگر از اين دو نوع ارز بگذريم ، چه ارزي ميماند ؟ ارز قيمت آزاد. خب ، اين ارز چه ميزان بوده است ؟ براي دستيابي به اين رقم ، بايد ميزان واردات را در اين بازه ببينيم.
بر اساس آمار رسمي گمرك جمهوري اسلامي ، در دوازده ماهه سال 1397، واردات ، مجموعاً رقم 42.6 ميليارد دلار، و صادرات غيرنفتي ، مجموعاً 44.3 ميليارد دلار بوده است. براي انتشار آمار صادرات و واردات فروردين 98 هم كمي زود است ؛ بنابراين از آمار اول فروردين 98 تا امروز صرف نظر ميكنيم تا بحثمان دقيق ، و مبتني بر آمارهاي رسمي باشد.
آنچه در بند 3 بهدنبال دستيابي به آن بوديم ميزان تخصيص «ارز قيمت آزاد» به واردات بود. از مبلغ 42.6 (كل واردات) رقم 38.1 (يعني جمع دو ارز نيمايي و دولتي) را كسر ميكنيم؛ كه عدد 4.5 بهدست ميآيد؛ به اين معنا كه 4.5 ميليارد دلار بهقيمت آزاد فروخته شده است.
* اين ارز از كجا آمده است؟
ميدانيم كه ارز تخصيص يافته ، به «واردات» ، از مسير «صادرات» وارد كشور ميشود ؛ لذا:
4* در بند 3 ديديم كه در سال 97 ميزان صادرات غيرنفتي كشور، 44.310 ميليارد دلار بوده است. از سوي ديگر دولتها با هدف «زياده نشان دادن صادرات بخش غيرنفتي»، بخش آلوده به نفت را ــ يعني نفت نيست، اما از اين بخش استحصال شده ــ در آمار صادرات غيرنفتي درج ميكنند. بر اساس آمار گمرك (همان) از كل صادرات غيرنفتي، 4.9 مربوط به «ميعانات گازي» ؛ 1.9 مربوط به «گاز طبيعي مايعشده» ؛ 1.7 مربوط به «پروپان مايعشده» ؛ 1.46 مربوط به «ساير روغنهاي سبك و فرآوردهها بجز بنزين» ؛ و 1.350 مربوط به «متانول» بوده است ، بنابراين جمع مقدار «صادرات غيرنفتي ، اما آلوده به نفت» حدود 11.3 ميليارد دلار است.
كسري كل صادرات غيرنفتي ، از بخش آلوده به نفت ، نشان ميدهد ميزان صادرات غيرنفتي حقيقي (يعني صادرات جزو اقلام نفتي و اقلام آلوده به نفت كه مختص پتروشيميها است) ، رقم 33 ميليارد دلار بوده است.
5* بهعبارت بهتر، بهجز صادرات نفتي، و اقلام آلوده به نفت (كه دولت نسبتاً بر آن سيطره دارد و به ارز 4200توماني و نيمايي اختصاص يافته) بهميزان 33 ميليارد دلار ارز توسط صادركنندگان غيردولتي (بهعبارت نادقيق) بايد به چرخه اقتصاد كشور بازگشته باشد؛ (توجه داريد كه ارز اين قشر از صادركنندگان نه به نيما رفته و نه به 4200توماني) اما ديديم كه ارزِ وارد چرخه شده، جز دو بخش مذكور، رقم 4.5 ميليارد دلار را نشان ميدهد.
6* يك نكته مهم ديگر اين است كه بر اساس گزارشهاي واصله، بيش از 40 درصد ارز عرضهشده در بازار نيما ــ يعني حداقل 4 ميليارد دلار ــ از محل فروش نفت، و توسط دولت به اين بازار تزريق شده است.
كسر 4.5 از؛ و افزودن 4 به؛ رقم 33 ميليارد دلار نشان ميدهد، دستكم 33 ميليارد دلارِ گمشده (ردگيرينشده) در اقتصادمان داريم، كه دست صادركنندههاي شخصي يا پتروشيميها (يا حتي احياناً دولت) مانده و به اقتصاد كشور بازنگشته است.
7* اين 33 ميليارد دلار گم شده ، كجاها ميتواند باشد ؟ آنچه را امكان دارد منطقاً در چند كانال محدود ميتوان خلاصه كرد : الف. فرار بدون عوارض سرمايه از كشور (مثلاً خريد املاك و مستغلات در خارج از كشور) ؛ ب. قاچاق (واردات غيررسمي و بدون عوارض كه كمر توليد داخل را ميشكند) ؛ ج. خروج و عدم بازگشت ردگيري نشده ارز (مانند ارز مسافري غيررسمي ، مثلاً براي سفر به تركيه و تايلند!) د. خريد توسط عاملان متخاصم سعودي و امارات با هدف برهم زدن بازار ارز تهران ؛ ه.دپو و انبار ارز ، براي اهداف سوداگرانه و سفتهبازانه ؛ و. يا احياناً مواردي مانند صادرات اعتباري ... ، ملاحظه ميفرماييد كه تقريباً ،همه آنچه در اين بازار اتفاق ميافتد ، در شرايط فعلي ، به زيان كشور و عميقاً غيرقانوني است.
جالب و شايان توجه است كه دولت محترم ، در شرايط ويژه تحريم و جنگ اقتصادي ، به سوداگران اجازه ميدهد ، آزادانه ارزهاي مورد نياز كشور را ، بدون كوچكترين ردگيري و عوارض از چرخه اقتصادي كشور خارج كنند ؛ آن هم به ميزان 33 ميليارد دلار! در اين شرايط ، دليل كسري ميزان عرضه ارز، و بالا رفتن تب تقاضا ، و التهاب در بازار ارز، و متعاقب اين شرايط ، رونمايي از ارز 20هزارتوماني ، در اقتصاد ايران (كه سال گذشته رخ داد) ؛ و در پي آن ، تأثير عميق بالا رفتن نرخِ ارز ، بر معيشت مردم و اقتصاد ، كه در شئون مختلف ، از انفجار، و 2.5 برابر شدن قيمت ، در مسكن و خودرو ، تا اقلام اساسي خوراكي مردم رخ نمود ، مشخص ميشود.
بهنظر ميرسد ، اين سطح از وادادگي و ناكارآمدي عملياتي در شريان اقتصادي كشور ، يعني پول ، اگر عمدي هم نباشد ، ناشي از اشكالات عميق ساختاري حاكم ، بر شبكه پول و بانك كشور و عدم كفايت مسئولان ، در كنترل شرايط است. آيا انتساب افراد بي كفايت ، بر فرماندهي يك محور مهم «نبرد» و بيمبالاتي ، دست دست كردن و ادامه اين رويه ـ، از سوي هركه باشد ، آشكارا عرصه جنگ را به آمريكا واگذاشتن ، كوتاه آمدن از آرمانهاي انقلاب اسلامي ، و بيمبالاتي در حق محرومان و پابرهنگان اين كشور نيست ؟
به نظر ميرسد ، به دليل عدم كفايت مسئولان فعلي در كنترلِ ، ولو حداقليِ ، اين شرايط ، نيازمند ورود دستگاههاي نظارتي بالادستي و خصوصاً ، دستگاه قضايي به نفع محرومان جامعه ، براي جلوگيري از پيش روي اين «سرطان ارزي» هستيم ؛ والّا استمرار اين «وادادگي» ميتواند ، اقتصاد ايران را به شرايط خطرناكي سوق دهد.
نكته قابل تأمل ديگر اينكه ؛ بانك مركزي ، يك روز پس از انتشار فهرست ذكرشده در بند 1، فايلهاي اكسل اين فهرستها را برداشت ، و تنها پي ديافها ماند ؛ تا فرآوريهاي محاسباتي و اطلاعاتي ، مشابه گزارش جاري امكان پذير نباشد.
حضور فرمانده كل سپاه ، در صحن غير علني مجلس
فرمانده كل سپاه ، صبح امروز به مجلس رفت تا به تحليلي صحيح از جنگ رواني آمريكا ، در روزهاي اخير و ارائه گزارشي از توان دفاعي كشور به نمايندگان مجلس بپردازد.
صبح امروز، سرلشكر حسين سلامي فرمانده كل سپاه به همراه فرماندهان نيروهاي زميني و هوافضاي سپاه به جمع نمايندگان مجلس رفت ، تا پشت پردههاي جنجالهاي تبليغاتي چند روز اخير رسانههاي خارجي و برخي رسانههاي داخلي ، در رابطه با اعزام ناو هواپيمابر به خليج فارس را براي نمايندگان ملت ، تشريح كند.
از سال 1386 به اين سو ، بر اساس تقسيم كاري كه بين ارتش و سپاه صورت گرفت ، مسئوليت بر قراري امنيت در خليج فارس و تنگه هرمز بر عهده سپاه گذاشته شده است و اگر قرار باشد نيرويي درباره تحركات آمريكا ، در خليج فارس و توان دفاعي كشور براي مقابله احتمالي با آمريكا توضيحي دهد ، فرماندهان سپاه پاسداران هستند.
حضور فرماندهان نيروهاي زميني و هوا فضا در اين جلسه نيز ، مي تواند به اين دليل باشد كه هر دو اين نيروها ، در دفاع از خليج فارس نقش دارند. نيروي زميني در دفاع از سواحل خليج فارس نقش ايفا ميكند ، نيروي هوافضاي سپاه نيز وظيفه پدافند هوايي از آسمان اين منطقه را برعهده داشته وموشكهاي بالستيك ضد كشتي ، مانند : موشكهاي خليج فارس و هرمز هم در اختيار اين نيرو است.
بر اساس اظهارات نمايندگان ، سردار سلامي به درخواست خود و براي روشنگري درباره پشت پرده تحركات و عمليات رواني دشمن در منطقه ، به جلسه غيرعلني مجلس رفته است تا تحليل درستي از تحركات دشمن در منطقه و همچنين توان دفاعي سپاه را به نمايندگان ارائه كند.
طي هفته اخير، آمريكاييها جنجال تبليعاتي فراواني را پيرامون اعزام ناو هواپيمابر آبراهام لينكلن و بمبافكنهاي بي 52 به خليج فارس به راه انداختهاند و در اين بين برخي رسانههاي داخلي هم ، به در همراهي با رسانههاي خارجي به دنبال آن هستند ، تا اين تحركات نظامي آمريكا را آرايش جنگ ، دولت دونالد ترامپ براي حمله به ايران تلقي كنند.
.
نمايندگان مجلس ميگويند ، سرلشگر سلامي در اين جلسه غيرعلني به ، صورت مشروح و با دلايل مستدل ، تاكيد كرد كه تمام اين تحركات ، جنبه رواني دارد و آمريكا نه ميتواند و نه ميخواهد جنگ جديدي را آغاز كند.
بر اساس اظهارات نمايندگان مجلس ، سرلكشر سلامي در اين جلسه ، حضور ناوگان آمريكا در خليج فارس را ، امر عادي طي ساليان گذشته تلقي كرده و اعلام كردند : اعزام ناو جديد آمريكايي ، بر اساس برنامه ريزي قبلي بوده و چيز جديدي نيست. سردار سلامي در اين جلسه ، همچنين تاكيد كرده است كه سپاه و ساير نيروهاي مسلح ، از اشراف بالاي اطلاعاتي بر نيروهاي آمريكايي در منطقه ، برخوردار هستند و هرگونه تحرك واقدام نيروهاي آمريكايي از ديد نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي مخفي نيست.
علاوه بر اين فرمانده سپاه اعلام كرده است آسيب پذيري بالاي ناوهاي هواپيمابر آمريكا مانع از آن ميشود كه آمريكاييها چنين ريسكي انجام دهند و اقدام نظامي عليه ايران انجام دهند.
اما بررسي اقدامات و اظهارات مقامات آمريكايي به خوبي نشان ميدهد كه هدف آنها از اعزام ناو به خليج فارس چيزي جز يك جنگ تبلغاتي و جنگ رواني و رو آوردن به حربه قديمي ايجاد دوگانه جنگ و صلح نيست.
اقدامات اخير آمريكاييها ، از دوجنبه نظامي و سياسي قابل بررسي است. از جنبه نظامي ، بايد گفت : كه آمريكاييها حداقل طي يك دهه اخير به جز مواردي معدود ، همواره ناو هواپيمابر ، در خليج فارس داشتهاند و اعزام دوباره ناو آبراهام لينكلن به اين منطقه چيز عجيبي نيست.از سوي ديگر ، اگر امريكاييها بخواند آرايش جنگي در مقابل ايران بگيرند ، بايد ناوگان و نيروهاي مستقر در پايگاههاي منطقهاي شان را از برد موشكهاي ايران خارج كنند كه تا كنون هيچ يك از اين اقدامات از سوي آمريكاييها صورت نگرفته است.
.
همچنين قدرت نفوذ منطقهاي ايران آمريكا را در شرايطي كه بتواند جنگي را در منطقه غرب آسيا عليه ايران آغاز كند قرار نميدهد.
به لحاظ سياسي ، هم آمريكاييها طي چند روز اخير با لحني متفاوت از كشوري كه آرايش جنگي به خود گرفته است با ايران سخن گفتهاند. مقامات آمريكايي در نامهاي به مقامات كشورمان ، به صراحت اعلام كردهاند كه به هيچ وجه قصد حمله به ايران را ندارند. كارشناسان ميگويند : اين موضع آمريكا ، بيش از آنكه ناشي از اختيار آنها باشد ، ناشي از عدم توانمندي آمريكا براي آغاز جنگ با ايران است.
رسانه آمريكايي : ايران در شرايط باجخواهي يا زور مذاكره نميكند.
يك رسانه آمريكايي ، به نقل از كارشناسان بينالمللي ، به اين نتيجه رسيده است كه ، ايران در شرايط باجخواهي يا زور مذاكره نميكند.در گفت وگو با يك رسانه آمريكايي ، كارشناسان سياسي ، تحريمهاي جديد آمريكا عليه صنايع فلزات ايران را «تحريكآميز» توصيف كرده ، اما ضمن اذعان به ناكارآمدي آنها ، در رسيدن به اهدافشان گفتهاند : كه ايران ، در شرايط باجخواهي يا زور مذاكره نخواهد كرد.
جارت بلانك ، عضو انديشكده كارنگي در گفتوگويي روز شنبه با وبگاه شبكه خبري «سيانبيسي» ميگويد : تحريمهاي جديد آمريكا عليه صنايع فلزات ايران و اعزام يك ناوگروه به منطقه خاورميانه ، اقداماتي هستند كه تعمداً تحريكآميزند.
بلانك گفت : كه اين تحريمها علاوه بر هدف قرار دادن درآمدهاي ناشي از صادرات براي ايران ، به دنبال اثرگذاشتن بر بخش زيادي از مشاغل ايران و ايجاد بيثباتي در اين كشور ، از طريق ايجاد مشكلات معيشتي براي طبقه متوسط جامعه است.
ترامپ روز چهارشنبه ، با صدور يك فرمان اجرايي ، تحريمهاي جديدي عليه فلزات صنعتي ايران اعمال كرد. اين بخش از اقتصاد ايران بعد از نفت ، دومين منبع درآمد براي اين كشور محسوب ميشود. دولت آمريكا قبل از اين اقدام از اعزام يك ناوگروه و چند بمبافكن به منطقه خاورميانه خبر داده بود.
بلانك گفت : كه دولت ترامپ يا دستكم برخي از عناصر در دولت او، ميخواهند ايران را تحريك كرده و به نقض توافق هستهاي برجام وادار كنند. انجام اين كار، شانس بازگشت به اين توافق حتي در صورت روي كار آمدن يك رئيسجمهور دموكرات در آمريكا را از بين ميبرد.
اين تحليلگر گفته كه ، دولت فعلي آمريكا تصور ميكند كه فشار اقتصادي ، ميتواند به تغيير حكومت ايران منجر شود. اما پيشبيني كرده كه آمريكا در اين هدف ناكام خواهد ماند : «وقتي كه شما ميخواهيد ، سياستي را تغيير دهيد كه از اهميت حياتي براي منافع امنيت ملي يك كشور ، برخوردار نيست و سياستي كه حكومت آن را براي بقاي خودش ضروري نميبيند ، فشار اقتصادي ابزار بسيار بسيار موثري است.
او در ادامه تصريح كرده كه ، در نتيجه فشارهاي اقتصادي ، برخي بازآراييهاي قدرت ، در ميان عناصر حكومت ايران محتملتر است تا تغيير كامل حكومت. بلانك همچنين گفته كه نتايج سياستهاي فشار مطلوب آمريكا يا متحدان اين كشور نخواهد بود.
«هنري رم» ، تحليلگر شركت «اوراسيا گروپ» گفته : تصميم دولت ايران ، براي كاستن از برخي تعهداتش ، ذيل توافق هستهاي برجام اقدامي نيست كه ايران را فوراً به سمت ساخت سلاح هستهاي پيش ببرد ، اما سرآغاز تحولات جديدي ميان ايران و آمريكا است.
دانشگاه مطالعات اروپا در دانشگاه هنگ كنك ميگويد : در آمريكا اين احساس وجود دارد ، كه ايران فقط به «زبان زور» پاسخ ميدهد ، در حالي كه در پايتخت كشورهاي اروپايي ، اين احساس ايجاد شده كه ، ايران در شرايط باج خواهي يا زور ، مذاكره نخواهد كرد.
اولين پهپادهاي ايراني ، چگونه و چه زماني ساخته شدند؟
اولين پهپادهاي ايراني ، در دوران دفاع مقدس و با هدف شناسايي مواضع دشمن ساخته شدند.
اگرچه از سالها پيش از جنگ ، پرندههاي هدايتپذير از راه دور (پهپاد) ، بهعنوان ابزار اطلاعاتي در ارتشهاي جهان از جايگاه خاصي برخوردار بودند ، اما در ارتش ايران قبل از پيروزي انقلاب اسلامي محلي از اعراب نداشتند و گفته ميشود كه چند فروند از پهپادهاي هدف ، در يكي از پايگاههاي نظامي ديده شده كه در دوران دفاع مقدس هيچ مأموريتي از خود نشان ندادند.
ضرورت بهكارگيري پهپادهاي شناسايي ، دقيقاً از روزي مطرح شد كه فرماندهان جبهههاي جنگ با چالشي بهنام محدوديت پروازي هواپيماهاي شناسايي RF4 ارتش روبهرو شدند و از عكس هوايي ، بهعنوان مهمترين و قابل اتكاترين وسيله كسب اطلاعات و شناخت موقعيت دشمن در صحنه نبرد ، محروم شدند.
بهدنبال تحريمهاي اقتصادي ــ تسليحاتي ، نياز جبهههاي جنگ به عكس هوايي و نگراني فرماندهان از نبود وسيله جايگزين ، نيروهاي مؤمن ، متعهد و جوان مراكز تحقيقاتي دانشگاهي بر آن شدند تا در جهت تأمين جايگزيني ، براي آن بهفكر چاره باشند و قرار داشتن كشور در تحريمهاي اقتصادي ــ تسليحاتي ، آمريكا و دنياي غرب از يك طرف و تصويب عمليات استانچ1 عليه جمهوري اسلامي ، امكان دستيابي به پهپادهاي نظامي را براي نيروهاي مسلح ايران طولاني و يا غيرممكن ساخته بود ، كه رزمندگان براي تأمين آن هدف مجبور به ساخت و ارتقاي هواپيماهاي مدل شدند.
واحد اطلاعات عمليات قرارگاه خاتم الانبياء(ص) ، محوريترين قرارگاه عملياتي سپاه كه كار ساماندهي ، هدايت و طرحريزي عملياتي قواي اسلام عليه نيروهاي اشغالگر بعثي را بهعهده داشت در سال 1362 گرفتار چالشي مهم در زمينه كسب اطلاعات از مواضع دشمن شد. اين واحد كه از روشهاي گوناگون از جمله عكسبرداري هوايي توسط هواپيماهاي RF4 و RF5 ارتش جمهوري اسلامي ، گروههاي پياده شناسايي ، شنود مخابراتي و تخليه اطلاعاتي اسراي جنگي به كسب اطلاعات از دشمن اقدام مينمود ، در سال 1362 پس از جلسه مشترك فرماندهان ارتش و سپاه و اعلام فرمانده نيروي هوايي ارتش مبني بر وضع محدوديت پرواز براي هواپيماهاي RF4 بهدلايل مختلف از جمله كمبود هواپيما و پرمخاطره بودن اين نوع پروازها ، فرماندهان جنگ را بهدنبال يافتن وسيله يا روش جايگزين رهنمون كرد.
اگرچه خاستگاه اوليه ساخت پرندههاي بدون سرنشين ، با رويكرد شناسايي و عكسبرداري هوايي مشخص و روشن نيست ، اما قدر مسلم اين است كه ابتدا شهيد چمران در وزارت دفاع و سپس جهادهاي دانشگاهي دانشگاه اصفهان ، دانشگاه صنعتي اصفهان ، دانشگاه صنعتي شريف و دانشگاه شيراز ، گامهاي اوليه را براي تأمين آن هدف برداشتهاند كه بهلحاظ دستيابي دانشگاه اصفهان به موفقيتهايي ، روند پيگيري ساخت ، توليد و بهرهبرداري اطلاعاتي تا تشكيل يگان پهپاد در سپاه از آنجا آغاز شد.
نياز قرارگاه خاتم به اطلاعات از عمق نيروهاي دشمن ، كه تأمين آن توسط نيروهاي پياده شناسايي قابل اتكا نبود ، از يك طرف و عدم تأمين عكسهاي هوايي توسط ارتش از طرف ديگر، نياز به اين پرنده را شديدتر كرد.
با انجام موفقيتآميز اولين تست عملياتي توسط اين هواپيماي ساخت جهاد دانشگاهي دانشگاه اصفهان در نزديكي جزيره ماهي ، تحت نظر فرماندهان قرارگاه خاتم ، اميد به جايگزين شدن اين پرندههاي بدون سرنشين بهجاي هواپيماي RF4 پررنگ تر شد و بهدستور فرمانده سپاه تشكيل گردان رعد ، گرداني اطلاعاتي با هدف تأمين عكس هوايي ابلاغ شد. اين گردان ، با استقرار در شهر اهواز و سپس در پادگاني در نزديكي جبهههاي جنگ ، به گسترش ساختار و سازمان پرداخت و تلاش كرد ، جاي عكسهاي هوايي ارتش را براي فرماندهان سپاه پر كند.
اگرچه اين گردان هيچگاه ، ساختاري همعرض نام خود تا پايان جنگ نيافت ، اما با ساخت انواع هواپيماهاي بدون سرنشين ، هم در نوع مأموريت هم در جغرافياي عملياتي و هم در تنوع مأموريتي گسترش يافت و به اكثر نيازهاي عملياتي ، حتي فراتر از عكسهاي هوايي ارتش براي طرح ريزي عمليات آفند و پدافند سپاه و ارتش پاسخ داد.
مزيتهاي عكسهاي هوايي گرفتهشده توسط پهپادهاي سپاه هم بر عكسهاي هوايي RF4 و هم بر شناساييهاي زميني، فرماندهان را بر آن داشت كه از اين عنصر نوپا اما مؤثر و راهگشا حمايت و جايگاه ويژهاي در طرحريزي عملياتي براي آن باز كنند، بهطوري كه برخي از فرماندهان اجراي عمليات را موكول به ديدن عكسهاي هوايي پهپادها ميكردند.
مزيتهاي عكسهاي هوايي گرفتهشده توسط پهپادهاي سپاه ، هم بر عكسهاي هوايي RF4 و هم بر شناساييهاي زميني ، فرماندهان را بر آن داشت كه از اين عنصر نوپا اما مؤثر و راهگشا ، حمايت و جايگاه ويژهاي در طرح ريزي عملياتي براي آن باز كنند.
سادگي در ظهور عكسها ، به وفور بودن آنها و مهمتر از همه به روز بودن اين نوع عكسها در برخي از موارد تا رده گردان را پوشش ميداد و در توجيه عملياتي منطقه بسيار قابل اتكا مينمود. وضوح بالاي عكسها ، عكسبرداري با نماهاي نزديك ، عكسبرداري چند زوايهاي از يك منطقه مورد نظر، گستردگي مناطق عكسبرداريشده ، سرعت عمل در عكسبرداري تا بهرهبرداري ، كمهزينه بودن پروازها ، عدم نياز به مهارت ويژه براي تفسير عكسها ، از ويژگيهاي مهم عكسهاي هوايي پهپادها بهحساب ميآمد كه خيلي زود ، اين گردان را مورد توجه قرار داد.
تأثيرات نظامي پهپادها ، چه در آفند و چه در پدافند از برجستگيهاي اين يگان بود كه برخي از آنها عبارتند از: كمك به بازنويسي نقشههاي نظامي ، كمك به كاهش تلفات انساني ، كمك به تقاطع اطلاعاتي ، كمك به اهداف عملياتي هوانيروز، انجام عمليات رواني عليه دشمن ، انجام عمليات فريب ، تكميلكننده و تصحيحكننده شناسايي زميني ، كسب اطلاعات از مناطق غيرقابل دسترس ، ايفاي نقش در تك و پاتك ، شناسايي ميادين مين و مواضع انتخابي دشمن و... .
آنچه توانست يگان پهپاد را در طول دوران دفاع مقدس ، هر روز بيش از پيش مورد توجه قرار دهد و سهم بيشتري از كسب اطلاعات از دشمن را در حوزه طرحريزي عهدهدار شود ، علاوه بر سختكوشي ، ازجانگذشتگي و ايثار كادر فني و پروازي آن ، نوآوري و اتكا بر دانش بومي بود.
نيروهاي پهپاد ، با ارتقاي توانمندي پهپادها چه در زمينه عمق پروازي و چه در وسعت ميدان عكسبرداري ، ابتكارات و نوآوريهاي مختلفي را تجربه نمودند ، كه ميتوان به ابتكار در ارتقاي موتور و بدنه ، ارتقا در كاربري انواع دوربينهاي عكسبرداري در پرندهها ، ساخت و توليد لانچر ، اسكيت و... اشاره كرد.
حجم روزافزون مأموريتهاي ابلاغي قرارگاه عملياتي خاتم از يك طرف و لزوم ساخت هواپيماهاي جديد با قابليت بالاتر، از طرف ديگر هرگز به پهپاد امكان جدا كردن آموزش و عمليات را تا پايان جنگ نداد و اين يگان با حفظ توانمندي رزمي ، انواع آموزشهاي فني و خلباني را در خلال عملياتها و مأموريتها بهانجام ميرساند.
راهاندازي پهپاد در غرب كشور ، قبل از اينكه ترجمان توسعه ساختار و سازمان پهپاد بهحساب آيد ، بيانگر گستردگي نياز واحد اطلاعات به اين يگان بود.
گردان رعد ، با ارتقاء سطح دانش پروازي و با موفقيت در ساخت انواع هواپيماي بدون سرنشين ، تحت عناوين تلاش 1 و 2 و 3 هواپيماهاي مهاجر و... خيلي سريع به يگان پهپاد، ارتقاء سازمان يافت و توانست با تصويربرداري از مناطق تحت اشغال دشمن ، نقش بيبديل خود را در عرصه اطلاعات ثبت نمايد. قرار گرفتن كشور در تحريمهاي ظالمانه اقتصادي و نظامي توسط ابرقدرتها در هشت سال دفاع مقدس ، علاوه بر اينكه دستيابي ايران به هواپيماهاي بدون سرنشين را غيرممكن ميساخت ، مسير دستيابي حتي به قطعات تجاري هواپيماهاي مدل را نيز دچار مشكل كرده بود. با اين پيشينه يگان پهپاد اقدام به نوآوري در ساخت پرندههاي مدل ، با قابليت نظامي اعم از عكسبرداري هوايي ، تهاجمي ، خودانهدامي ، هدف و... كرد و در طول جنگ ، با توليد و بهرهبرداري از هواپيماهاي مدل «تلاش» و «مهاجر» ، سهمي در خور در اطلاعات عمليات ايفا كرد.
موفقيت در صنعت ساخت و بهكارگيري اطلاعات پرندههاي بدون سرنشين ، با امور حفاظتي باعث شد كه تا سال 1366 دشمن از كارآيي اين پرندهها بيخبر بماند و بهدليل ساختار ساده آنها ، نتواند حتي يكي از آنها را با انواع جنگافزارهاي خود ساقط كند.
پس از عمليات خيبر در سال 1362، بنياد هريتيج آمريكا ، طرحي را مبني بر از بين بردن اصل اميد به ريگان رئيس جمهور آن كشور ارائه كرد ، اين سياست به منزله تشديد فشار به ايران و نااميدكردن از دستيابي به پيروزي در جنگ بود. اين سياست بر چند اصل استوار بود ، كه يكي از اصول آن اجراي عمليات استانچ با هدف جلوگيري از فروش سلاح به ايران بود. اين عمليات از پائيز 1983 بهفرماندهي ويليام اشنايدر دستيار امور خارجه آمريكا در مسائل امنيتي شروع شد ، به اين ترتيب كه آمريكاييها با جمعآوري اطلاعات در مورد خريد سلاح و وسائل نظامي توسط ايران ، از طريق دولت يا واسطهها و يا بازار سياه ، بلافاصله وارد عمل ميشدند و به كشور فروشنده تذكر ميدادند و يا بعضاً اقدام به دستگيري فروشنده و واسطه و يا خريدار ميكردند.
حضور ناو هواپيمابر آمريكايي در خليج فارس ؛ تهديد واقعي يا جنگ رواني؟
با نگاهي به حضور ناوگان نظامي آمريكا در خليج فارس ، به خوبي نشان ميدهد كه ، حداقل در يك دهه اخير ، ناوهاي هواپيمابر آمريكايي به جز مواردي معدود ، حضوري مستمر در خليج فارس داشتهاند.
سه روز پيش ، آمريكاييها از اعزام ناو هواپيمابر آبراهام لينكلن ، به خليج فارس در پي آنچه آنها تشديد تنشها با ايران خواندند ، خبر دادند.در همين رابطه جان بولتون مشاور امنيت ملي كاخ سفيد گفت كه دولت ترامپ در حال استقرار يك گروه از ناوهاي جنگي و بمبافكنها در منطقه خاورميانه است كه اين اقدامات در واكنش به "نشانهها و هشدارهاي" ايران خواهد بود و واشنگتن قصد دارد با اين اقدام نشان دهد كه با نيروي بيرحمانهاي در برابر هرگونه حملهاي واكنش نشان خواهد داد.
بولتون همچنين گفته است : ايالات متحده بهدنبال جنگ با ايران نيست ، ولي كاملاً براي پاسخ دادن به هرگونه حملهاي از سوي نيروهاي ايراني يا نيروهاي نيابتي آنها ، آماده هستيم.
از سوي ديگر برخي رسانههاي آمريكايي ، مانند : وال استريت ژورنال در گزارشي ، مدعي شده اند كه دليل اعزام اين ناو گروه به خليج فارس ، مطلع شدن آمريكاييها از قصد حمله ايران به مواضع نيروهاي آمريكايي در عراق و سوريه است. همچنين اين رسانه در گزارش خود مدعي شده است كه ، ايران قصد دارد با تحريك نيروهاي تحت حمايت خود در يمن حملاتي را در تنگه باب المندب ، عليه منافع آمريكا ترتيب دهد.
اما آيا اعزام اين ناو به خليج فارس ، جنبهي تهديدآميز و بر آغاز فاز جديدي از آمريكا درباره ايران دلالت دارد؟
از اواسط دهه 60 و در اثناي دفاع مقدس ، آمريكا ناوگان خود را به صورت جدي ، براي حمايت از ارتش صدام در جنگ با ايران وارد خليج فارس كرد.
نگاهي به سابقه حضور ناوگان آمريكا در خليج فارس نشان ميدهد كه ، در طول30 سال گذشته ناوگان نيروي دريايي ارتش آمريكا ، ضور مستمري در خليج فارس داشته و در اين بين ناوهاي هواپيمابر آن نيز جز مواردي معدود كه براي تعمير و اورهال به آمريكا اعزام شدهاند ، از اين حضور مستمر مستثني نبودهاند. از سرگيري فعاليت ناوگان پنجم ارتش ايالات متحده در بحرين ، از سال 1995 خود گوياي اين امر است.چه اينكه حضور نيروهاي آمريكايي در منطقه خليج فارس ، از سال 2001 به بعد به دليل جنگهاي عراق و افغانستان پررنگ تر هم شده است.
در يك دهه گذشته ، همواره ناوهاي هواپيمابر آمريكايي در خليج فراس حضور داشتهاند و طولاني ترين غيبت اين ناوها ، مربوط به سال 1397 است كه طي آن ، پس از خروج ناو تئودور روزولت در 29 فروردين سال 97 از خليج فارس ، تا دي ماه همان سال هيچ ناو هواپيمابري به خليج فارس اعزام نشد تا اينكه ، در اول ديماه سال 97 ناو هواپيمابر جان سي استينس ، همزمان با رزمايش نيروي زميني سپاه در خليج فارس وارد اين منطقه شد.
اين يعني در طول 10 سال گذشته ، طولاني ترين عدم حضور ناوهاي هواپيمابر آمريكايي در خليج فارس ، تنها 10 ماه بوده است و به غير از آن ناوهاي هواپيمابر آمريكايي ، حضور مستمري در خليج فارس داشتهاند.
ناو هواپيمابر آبراهام لينكلن ، 12 فروردين ماه سال جاري( 1 آوريل) بندر نوروفولك ويرجينيا را براي طي يك ماموريت 6 ماهه ترك كرد. اما 15 ارديبهشت ماه ، به اين ناو ماموريت داده شد تا با گذر از كانال سوئز و درياي سرخ ، به خليج فارس اعزام شود.اما اين اولين حضور ناو آبراهان لينكلن در خليج فارس نيست و اين ناو از سال 1990 به بعد 7 مرتبه براي ماموريت به خليج فارس اعزام شده است كه ، آخرين آن در سال 2012 بوده است.
حالا قرار است اين ناو ، مانند ساير ناوهاي هواپيمابر آمريكايي كه طي ساليان گذشته همواره در منطقه خليج فارس تردد داشتهاند ، به خليج فارس بيايد. اين حضور البته از ديد نيروهاي ايراني پنهان نمانده است و سخنگوي شوراي عالي امنيت ملي گفته است كه ، براساس رصد دقيق نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران ، ناو هواپيمابر آبراهام لينكلن 21 روز قبل( 26 فروردين) وارد درياي مديترانه شده است و بيانيه بولتون ، استفاده ناشيانه از يك رويداد سوخته براي جنگ رواني است.
از سوي ديگر ، حضور ناوهواپيمابر آمريكا در خليج فارس خود ، گذارهاي از عدم ميل آمريكاييها براي آغاز جنگ در خليج فارس است ، زيرا در صورتيكه آمريكا بخواهد جنگ جديدي در خليج فارس عليه ايران آغاز كند ، ناوهاي هواپيمابر خود را از خليج فارس و نزديكي سواحل ايران دور ميكند تا آسيب پذيري آنها را كاهش دهد.
علاوه بر اين ، اگر مقصود آمريكا از اعزام ناو هواپيمابر به خليج فارس آغاز جنگ باشد ، مي بايست ناوگان پنجم خود ، كه در بحرين مستقر است را به جايي دروتر از برد موشكهاي ضد كشتي ايراني منتقل كند و همچنين تغييراتي در وضعيت استقرار نيروهاي خود در پايگاههاي منطقهاياش به منظور كاهش آسيب پذيري در قبال پاسخهاي ايران ايجاد كند كه تا كنون هيچ يك از اين اتفاقات روي ندادهاست.
به اين گزارهها بايد پيام رسمي مقامات آمريكايي به مقامات عالي ايراني را اضافه كرد كه در آن تصريح شده است كه آمريكا تحت هيچ شرايطي قصد حمله به ايران را ندارد.
ماجراي پرحاشيه شوراي شهر شيراز؛ رئيس شورا از مردم عذرخواهي كرد
هشتاد و دومين جلسه علني شوراي شهر شيراز ، يكي از پرحاشيهترين جلسات در دوره پنجم شوراها است. اين ماجرا ، آن هم در هفتهاي كه به نام شيراز نامگذاري شده ، نهتنها واكنش اصحاب رسانه و واكنش فعالان فضاي مجازي را بههمراه داشت ، بلكه افكار عمومي را نيز جريحهدار كرد. در همين راستا ، رئيس شوراي شهر از مردم شيراز عذرخواهي كرد.
واكنشهايي كه سبب شد احمدرضا دستغيب ، رئيس شوراي اسلامي شيراز در نامهاي از مردم شيراز عذرخواهي كند. وي در اين نامه كه امروز 14 ارديبهشت ماه منتشر شده ، اعلام كرده است كه «اينجانب در بيان خود ، به هيچ عنوان قصد توهين به قوم ، طايفه و يا شخصي را نداشتم .
در جلسه روز چهارشنبه شوراي شهر شيراز، بهدليل ترك مكرر جلسات از سوي رئيس شورا ، مهدي حاجتي يكي از اعضاي شوراي شهر شيراز ، خواستار بركناري دستغيب ميشود. حاجتي ، رئيس شورا را شايسته اين مسئوليت ندانسته و خواهان تعيين رياست جديد ، با يك طرح دوفوريتي شده است.
پس از اين موضوع ، رئيس شوراي شهر شيراز در پاسخ به اين اعتراض ميگويد : «ما بايد اصولي را با همديگر به توافق برسيم و آن اصول شهرنشيني است ، اينطور نيست كه هركسي به شيراز آمد ، خود را شهروند شيراز بداند ؛ خدا پدر جهاد سازندگي را بيامرزد كه ، 10 تا پل زد تا يك عده بيايند در شهر و ادعاي شهرنشيني كنند!.
حاجتي ، اين سخنان دستغيب را فاشيستي خواند. رئيس شورا نيز در پاسخ گفته است كه «انسانهاي بيمنطق ، ديگران را محكوم به فاشيست ميكنند». پس از آن پايان صحن علني ، شورا اعلام شد و دستغيب نيز جلسه را ترك ميكند.
انتشار فيلمهاي اين جلسه شوراي شهر ، سبب اعتراض افكار عمومي شد ، تا آنجا كه يكي از خبرنگاران شيراز در صفحه مجازي خود با اين عنوان «دهاتيهاي عزيز؛ بفرماييد يك عدد شهري هستن ايشون» خطاب به آقاي دستغيب ، قسمتي از فيلم جلسه شورا را منتشر كرد.
يكي ديگر از روزنامهنگاران شيرازي ، كه در هنر كاريكاتور نيز صاحب نام است ، اين دوره شورا را شوراي كاريكاتوري خوانده و تصويري از اين كاريكاتوريگونه بودن شورا را منتشر كرده است.
اين اقدام از سوي اصلاحطلبان نيز واكنشهايي را بههمراه داشت ، تا جايي كه فرجالله رجبي ، نماينده اصلاحطلب مردم شيراز ، در نامهاي خطاب به دستغيب نوشته است «با عذرخواهي در اولين جلسه شوراي شهر نسبت به رفع سوءتفاهم ايجادشده و ايجاد همدلي و آرامش اهتمام نماييد.
احمدرضا دستغيب ، رئيس شوراي شيراز نيز ، امروز نامه عذرخواهي خود را منتشر كرده است. بخشي از متن نامه دستغيب «آنچه در فضاي مجازي و رسانهها منتشر شد ، يك گفت وگوي كاملاً دوطرفه تخصصي ، در مورد نحوه اداره جلسه شورا ، بين دو نفر از اعضا بوده و هرگز عموميت نداشته ؛ اينجانب در بيان خود به هيچ عنوان قصد توهين به قوم ، طايفه و يا شخصي را نداشتم. البته اختلاف سليقه و رأي در هر جمعي حتي اگر از يك ليست و گروه باشند ، طبيعي است.
همهي انسانها بندگان خدايند و هيچ امتياز و برتري بين آنان وجود ندارد. اينجانب همواره بر وحدت همه اقشار، اقوام و طوايف ايراني و حفظ حقوق شهروندي آنان تأكيد داشته و دارم و همچنان بر عهدي كه با موكلان خود براي حفظ حقوق شهروندان بستهام، وفادارم.
بر خود فرض ميدانم ، ضمن عذرخواهي از همه شهروندان با فرهنگ شيراز ، كه از اتفاق پيشآمده مكدر شدهاند ، تأكيد كنم كه شهر شيراز ، رنگينكمان زيبايي از اقوام مختلف و پايتخت فرهنگي ايران اسلامي است كه ، همه اقوام ساكن در آن ، قرنها با صلح و صفا زندگي و وصلت كردهاند. و من به وجود همهي اقوام افتخار ميكنم و احترام ميگزارم.
در جايگاه رييس شوراي اسلامي شهر شيراز ، اميدوارم همچنان مسير توسعه بر مبناي انديشههاي انسانمحور ، در اين كلانشهر تاريخي و فرهنگي جاري و ساري باشد و از هر اقدامي براي توسعه پايتخت فرهنگي ايران اسلامي و سومين حرم اهلبيت(ع) و جلب رضايت شهروندان ، فروگذار نخواهم كرد.
آغاز سهميهبندي بنزين ، فعلاً به تعويق افتاد.
در پي تشديد فشار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به دولت ، شركت ملي پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي اعلام كرده ؛ پنجشنبه (دوازدهم ارديبهشت ماه) ، زمان اجراي طرح سهميهبندي بنزين نيست و زمان اجرا متعاقباً اعلام ميشود.
در پي مخالفت شديد مجلس شوراي اسلامي ، با تصميم سران سه قوه ، براي سهميهبندي بنزين بدون اطلاع نمايندگان ، و در حالي كه دولت خود را ، براي آغاز طرح سهميهبندي بنزين از فرداشب آماده كرده بود ، كه اجراي اين تصميم به زمان ديگري موكول شده است.
هرگونه افزايش قيمت ، نيازمند اجازه دولت است .
در همين باره ، شركت ملي پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي اعلام كرده ، پنجشنبه (دوازدهم ارديبهشت ماه) زمان اجراي طرح سهميهبندي بنزين نيست و زمان اجرا متعاقباً اعلام ميشود.
زيبا اسماعيلي ، سخنگوي شركت پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي ، در اين خصوص گفت : پنجشنبه 12 ارديبهشت ماه ، تاريخ اجراي طرح سهميهبندي بنزين نيست.
پس از اظهارات وزير اقتصاد ، كه از نهايي شدن تصميم بنزيني دولت خبر داده بود ، از روز گذشته ، رسانهها از احتمال اجراي طرح سهميهبندي بنزين ، از ساعت 24 پنجشنبه خبر داده بودند و امروز نيز ، برخي منابع مطلع در دولت ، از نهايي شدن اين تصميم با قيمت بنزين سهميهاي 1000 تومان و آزاد 2500 تومان خبر دادند.
پس از انتشار اين خبرها ، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ، كه اغلب مخالف اجراي اين طرح در زمان مورد اشاره (فرداشب) بودند ، خواهان توقف اين طرح و يا تأخير در اجراي آن شدند.
يك عضو شوراي عالي انرژي ، در اين باره گفت : افزايش خودسرانه قيمت بنزين ، توسط دولت با برخورد مجلس روبهرو ميشود.
علي بختيار افزود : مجلس هيچ تصميمي در خصوص ، افزايش قيمت بنزين نداشت و اگر دولت بدون نظر مجلس و خودسرانه ، نسبت به افزايش قيمت بنزين اقدام كند ، حتماً مجلس برخورد لازم را انجام خواهد داد ، چراكه اين كار كاملاً غيرقانوني است.
وي افزود : اگر دولت بهاستناد تصميم سران سه قوه ، اين كار را انجام دهد نيز توجيهي ندارد ، چراكه مصوبه سران سه قوه ، صرفاً بايد در جهت راهكارهاي مقابله با تحريم باشد. در خصوص بحث بنزين ، ما امروز كمبودي در داخل نداريم و دولت براي هر اقدامي در اين زمينه نياز به اجازه مجلس دارد.
بهروز نعمتي ، عضو هيئت رئيسه مجلس هم گفت : با هركسي درمورد افزايش قيمت بنزين صحبت كردم ، گفت "تصميم سران نظام است"، آقاي روحاني ، اگر شما هم به سران نظام ارجاع نميدهيد ، جلوي اين تصميم را بگيريد. با توجه به اينكه كميسيون تخصصي مجلس را هم در جريان نگذاشتيد ، از اين تصميم اشتباه برگرديد ، مردم طاقت افزايش قيمتها را ندارند .
۱۰ عادت اشتباه كه باعث كم شدن عمر موبايل ميشود.
با عادتهاي اشتباهي كه ، عمر گوشي تلفن همراه شما را ميكاهد ، آشنا شويد.
10 عادت اشتباه كه باعث كم شدن عمر موبايل ميشود ، عبارتند از:
1- از حالت ويبره استفاده ميكنيد.
تلفن همراه هم مثل هر وسيلهي ديگري ، طول عمري دارد و هر چه بيشتر از آن استفاده كنيم ، كارايي آن كمتر ميشود ؛ بنابراين كوچكترين بار اضافه اي ، مثل فعال كردن حالت ويبره براي نوتفيكيشن ها ، كار را براي گوشي شما سختتر ميكند. چنين مواردي ، تلفن همراه شما را مجبور ميكند ، در مواقعي كه لزومي ندارد ، با تمام توان مشغول كار باشد. تلفن همراه مان هم مثل خودمان ، گهگاه به استراحت نياز دارد تا فرسوده نشود.
2-بازماندن ، نرم افزارهاي بي استفاده
باز ماندن اپليكيشنهاي بي استفاده ، باعث كوتاه شدن عمر باتري گوشي ميشود. اگر اپليكيشني را باز كنيد ، اما به طور كامل از آن خارج نشويد ، برنامه در پس زمينهي دستگاه فعال باقي خواهد ماند ؛ بنابراين همهي اپليكيشنهاي بلااستفاده را به طور كامل ببنديد ، چون اين كار نه تنها طول عمر باتري گوشي را بيشتر ميكند ، بلكه حافظهي موقت تلفن همراه تان را هم آزاد ميكند.
3- دسترسيهاي اپليكيشنها را ، محدود نميكنيد.
اپليكيشنهاي تاكسيهاي اينترنتي ، ذبراي پيدا كردن شما به لوكيشن تان نياز دارند ، اما بقيهي اپليكيشنها معمولاً ، احتياجي به چنين دسترسياي ندارند. كارشناسان توصيه ميكنند ، در مورد دسترسيهاي درخواستي اپليكيشنها سختگير باشيد و دسترسيهايي كه ضروري نيستند را قبول نكنيد.
4- يكي از اين اپليكيشنها را داريد.
طبق گزارش هاي انجام شده ، اپليكيشنهاي Snapchat ، Google Maps و Facebook ، از برنامههايي هستند كه بيشتر از هر اپليكيشن ديگري ، باعث خالي شدن باتري ميشوند. همچنين ، اپليكيشن فيسبوك ، طول عمر گوشيهاي اندرويدي را ، تا ميزان 20 درصد كاهش ميدهد ، بنابراين با آنيستال كردن اين برنامه ، همين ميزان از طول عمر باتري اين گوشيها حفظ خواهد شد. همچنين حذف اپليكيشن پيامرسان فيسبوك ، سرعت لود شدن ساير اپليكيشنهاي گوشي را ، تا 15 درصد افزايش ميدهد. اپليكيشن فيسبوك ، به اين دليل باعث كوتاه شدن عمر باتري تلفن همراه ميشود كه در پس زمينهي دستگاه فعال باقي ميماند ، حتي زماني كه از آن استفادهاي نميشود.
5- نور صفحهي گوشي تان ، هميشه زياد است.
دوران توليد گوشيهايي كه صفحات كوچكي داشتند ، مدتها پيش به سر آمده و اين مسأله ، باعث جهاتي خوشحال كننده باشد ، اما بايد بدانيد كه صفحات بزرگتر تلفنهاي همراه جديد ، بزرگترين دشمن باتري آنها هستند ؛ بنابراين گزينهي تنظيم خودكار نور (Brightness) صفحهي گوشي را حتماً فعال كنيد. اين قابليت باعث ميشود ، تلفن همراه تان نور صفحه را به طور خودكار ، مطابق با محيط تنظيم كند. علاوه بر اين ، قابليت خاموش شدن خودكار صفحه را فعال و زمان روشن ماندن صفحه را تا حد ممكن كم كنيد.
6- تلفن همراه تان را ، در گرما و سرما رها ميكنيد.
گرما و سرماي شديد و ديگر شرايط آب و هوايي ، ميتوانند باعث كوتاه شدن عمر تلفن همراه شوند. گرماي شديد باعث بروز انواع مشكلات ، در گوشي مثل از بين رفتن اطلاعات يا خالي شدن باتري ميشود. هواي سرد هم گوشي شما را ، دچار مشكلات زيادي ميكند. بعضي گوشيهاي هوشمند در هواي سرد خاموش ميشوند ، در نمايش اطلاعات دچار مشكل ميشوند يا باتري آنها خالي ميشود ؛ حتي در موارد نادري ممكن است ، صفحهي گوشي متلاشي شود.
7- گوشي خود را ، روي تخت يا زير بالش ميگذاريد.
يكي ديگر از عادتهايي كه باعث كوتاه شدن عمر تلفن همراه ميشود ، گذاشتن آن در زير بالش است ، چون اين كار باعث بالا رفتن دماي گوشي ميشود. اگر گوشي تان در شارژ باشد يا نقصي داشته باشد ، اين كار ممكن است حتي منجر به آتش سوزي شود.
8- گوشي تان ، دائماً در شارژ است.
اگر گوشي خود را زماني كه باتري آن كاملاً پر است ، باز هم در شارژ نگه داريد ، اين كار به باتري گوشي صدمه ميزند ، چون باعث بالا رفتن دماي گوشي ميشود. اگر شارژر تقلبي و بي كيفيت باشد ، اين صدمه بيشتر خواهد شد.
9- شبها ، تلفن همراه تان را تا صبح ، در شارژ ميگذاريد.
مواجه شدن با يك گوشي تمام شارژ ، بعد از بيدار شدن از خواب ، براي همهي ما خوشحال كننده است ، اما اگر گوشي تمام شب را در شارژ بماند ، بااتري آن صدمه خواهد ديد. وقتي شارژ گوشي كامل ميشود ، دستگاه وارد حالتي به نام Trickle Charging (شارژ پيوستهي باتري با سرعتي آهسته براي پر نگه داشتن آن) ميشود ، تا شارژ آن را كامل نگه دارد. اين شارژ اضافه باعث فعاليت بي وقفهي باتري گوشي ميشود. در حقيقت ، براي باتريهاي ليتيوم يوني ، بهتر آن است كه كامل شارژ نشوند ، چون ولتاژ بالا به اين باتريها فشار وارد ميكند و به مرور باعث خراب شدن آنها ميشود.
10- سيستم عامل تان ، را به روز نميكنيد.
ناديده گرفتن به روزرسانيهاي تلفن همراه ، هم باعث صدمه ديدن آن ميشود. سازندگان سيستم عاملهاي اندرويد و آيفون ، دائماً در حال به روزرساني توليدات خود هستند ، تا تجربهي كاربري بهتري را براي شما فراهم كنند و به اين ترتيب تلفن همراه تان عملكرد مناسبي داشته باشد. اين به روزرسانيها فوايد ديگري هم دارند. در حقيقت ، اگر دستگاه تان باتري ضعيف يا مشكلات ديگري داشته باشد ، چنين به روزرسانيهايي ميتواند ، به حل اين مشكلات كمك كند. علاوه بر اين ، فراموش نكنيد كه اپليكيشنها هم بايد به روزرساني شوند.
بازاريابي يا ماركتينگ
متن از پنل اس ام اس شيراز
بازاريابي به عنوان فرآيندي مديريتي ، اجتماعي تعريف ميشود ، كه بوسيله آن افراد و گروهها از طريق توليد و مبادله كالا با يكديگر ، به امر تأمين نيازها و خواستههاي خود اقدام ميكنند. براي روشن شدن اين تعريف بايد ابتدا موارد مهمي را مثل : نياز ، خواسته ، تقاضا ، كالا ، مبادله ، معامله و بازار را بررسي كرد.
اصول بازرگاني رسمي كه منشأ آن از ايالات متحده آمريكا است ، ابتدا در آغاز قرن بيستم در چندين دانشگاه ايالات متحده ، به عنوان درس بازرگاني جداگانهاي تدريس ميشد. اينگونه تلقي ميشود كه به عنوان اصول بازرگاني از سه مرحله ذيل عبور كرده باشد: «دوره توليد» كه در آن بازاريابي تنها به واسطه محدوديتهاي توليد دچار محدوديت بود (تا دهه ۱۹۳۰)؛ «دوره فروش» كه در آن بازاريابي هر آنچه شركت توليد ميكرد به بازار تحميل ميكرد (تا دهه ۱۹۵۰) و «دوره مشتري» كه در آن مشتري در مركز تمام فعاليتهاي بازاريابي قرار داشت. در قرن ۲۱ ، بازاريابي پا به عصر تعاملي و برهم كنشي نهادهاست. تغيير بنيادي در تعريف و هدف از بازاريابي در قرن ۲۱ اين است كه به عنوان يك اصل بازرگاني ، فراتر از صرف تسهيل ، تبادلات مجاري و دادوستدهاي بين توليدكننده و مشتريان گسترش يافته است. در آغاز ، عمده تمركز بازاريابي بر منافع توليدكننده بود ،
فرض اساسي بازاريابان اوليه اين بود كه ، توليدكنندگان كنترل بازار را در اختيار دارند . مديريت ، كاركردها ، نقشها و فرآيندها همگي حول اين مدل مديريت بازرگاني با محوريت توليدكننده قرار داشتند. اين تصور در عصر اطلاعات قرن ۲۱ ديگر معتبر نميباشد و حالا در اوايل قرن بيست و يك ، بازاريابي چيست؟
يك مدل جديد موفق يا پذيرفته شده ، كه درمورد پويايي ( اغلب بي منطقي) بازارهاي جهاني ، مشتريان دمدمي مزاج و غيرقابل پيشبيني كه در تحليلهاي كلاسيك نميگنجد ، الگوهاي خريد و پيش بينيهاي بازار ، افزايش خدمات نامحسوس و بخشبندي و تركيبهاي جديد بازار ، وراي دسته بنديهاي صنعتي و قديمي ، افزايش قدرت مشتريان و ابزار و تكنيكهاي جديد بازاريابي تعاملي به كار گرفته شود ، هنوز در مقياس وسيع وجود ندارد يا هنوز در سازمانها و فرايندهاي بازاريابي شركتها از آن تعبيري نشدهاست.
تعداد معدودي با واقع بيني بيشتر ، فروش و بازاريابي را به مثابه اصول مديريتي مجزا ميدانند. در بعضي كشورها تخصص بازاريابي و ارتباطات را از يكديگر جدا ميكنند: روابط عمومي ، نوشتن متن سخنراني و ارتباطات داخلي اغلب از بازاريابي كه بيشتر تمركز آن بر ارائه مستقيم محصولات و خدمات به مشتريان است جدا ميشود. شركتهاي ديگر راهبردي تلفيقي اتخاذ ميكنند كه در آن تمام ارتباطات ، فروش و بازاريابي مستقيم و غير مستقيم بهطور همهجانبه و كلي مديريت ميشوند. استدلال محكم ديگري وجود دارد مبني بر اينكه بازاريابي نقش همه افراد است و فقط به عهده بخش بازاريابي نيست.
شخصي ميگفت : «اهميت بازاريابي بسيار بيشتر از آن است كه ، تنها به بخش بازاريابي واگذار شود» يك ديدگاه مدرن حاكي از اين است كه ، افرادي كه عنوان مديران بازاريابي را دارند ، در واقع مشاوران و اتئلاف دهندگان متخصصي هستند كه ، محرك و الهام بخش كل سازمان به سوي چارچوب ذهني ، راهبرد و شيوه عملكرد بازار محور يا مشتري محور ميباشند . اين افراد تخصص خود را در برخي جوانب بازاريابي به كار ميبندند .
بازاريابي به تلاش براي ارتباط بين ارزش محصول (كالاها يا خدمات) و مشتري گفته ميشود . بازاريابي گاهي اوقات به هنر فروش نيز معروف است ، ولي فروش يكي از توابع كوچك بازاريابي به حساب ميآيد ، تعريف لغتنامهاي بازاريابي عبارت است از «فراهم كردن كالاها يا خدمات براي برآورده ساختن نيازهاي مصرفكنندگان.» به بيان ديگر ، بازاريابي شامل درك خواستههاي مشتري و تطابق محصولات شركت ، براي برآورده ساختن آن نيازها و در برگيرنده فرايند سودآوري براي شركت است . بازاريابي موفق مستلزم برخورداري از محصول مناسب در زمان مناسب و مكان مناسب است و اطمينان از اينكه مشتري از وجود محصول مطلع است ، از اين رو موجب سفارشهاي آينده ميشود.
بازاريابي ، فرآيندي است ، كه بين تواناييهاي شركت و نيازهاي مشتريان تعادل ايجاد ميكند.
بازاريابي يك فعاليت راهبردي و راه و روشي است متمركز بر فرجام اقدامات مربوط به جذب مصرفكننده بيشتر، براي خريد محصول شما در دفعات بيشتر به نحوي كه شركت شما پول بيشتري به دست آورد .
بازار و بازاريابي ، در هر زمان و هر مكان كه چهار اصل : نياز ، نيازمند ، عوامل رفع نياز و داد و ستد وجود داشته باشد ، در آنجا حاكم است.
بازاريابي با ارزيابي نيازي كه محصولات و خدمات به آن پاسخ ميدهند ، شروع ميشود . بهطور منطقي ، شناسايي و انتخاب برخي نيازها نشانه بيتوجهي به ديگر نيازهاست.
09164900127**07137325725